پارادوکس عجیبی توی زندگیمون وجود داره
اینکه لحظه ای جنگجو طلب ترین ادم روی زمین هستی و لحظه ای دیگه تبدیل به یک بزدل نا امید میشی البته همه اینا بستگی به دید تو داره
در لحظه زندگی کن مهم نیس تهش برنده ای یا بازنده ، تهش تبدیل به یک گلادیاتور قهرمان میشی یا یک سرباز شکست خورده ، تو قدم بردار از لحظه لحظه زندگیت لذت ببر و در این حین اهدافت رو فراموش نکن و به سمتش برو و هیچ فکر منفی رو تو دهنت راه اندازه ک خدابا ماست در تک تک این لحظات و نذاره گر تو
خیلی جالبه
ملت برای رسیدن به مترو و جلوگیری از پنج دقیقه اتلاف در وقتشان همانند دوندهی دو صد متر به سمت در واگن حملهور میشوند، اما همین ها بعد از رسیدن به خانههایشان ساعت ها از وقت خودشان را به تماشای مطالب چند رسانهای صفحات مجازی میپردازند بدون آنکه هیچ سودی برای آنها در پی داشته باشد.
«ملت پارادوکس» فرهاد کرمی
خیلی جالبه
ملت برای رسیدن به مترو و جلوگیری از پنج دقیقه اتلاف در وقتشان همانند دوندهی دو صد متر به سمت در واگن حملهور میشوند، اما همین ها بعد از رسیدن به خانههایشان ساعت ها از وقت خودشان را به تماشای مطالب چند رسانهای صفحات مجازی میپردازند بدون آنکه هیچ سودی برای آنها در پی داشته باشد.
«ملت پارادوکس» فرهاد کرمی
خیلی جالبه
ملت برای رسیدن به مترو و جلوگیری از پنج دقیقه اتلاف در وقتشان همانند دوندهی دو صد متر به سمت در واگن حملهور میشوند، اما همین ها بعد از رسیدن به خانههایشان ساعت ها از وقت خودشان را به تماشای مطالب چند رسانهای صفحات مجازی میپردازند بدون آنکه هیچ سودی برای آنها در پی داشته باشد.
«ملت پارادوکس» فرهاد کرمی
چقدر پنل مدیریت بیان بزرگ شده!
خب الان باید اینطوری شروع کنم که: من همانم! همان، پرهام بود. منظورم اینه که همونم که آخرین بار اینجا رو بستم و رفتم! پارادوکس سابق!
خیلی خیلی بعیده، اما خواهش میکنم بیاید اینجا رو ببینید دوستان قدیمی و پیام بذارید برام! دلم براتون تنگ شده.
خوشحالم که حالم بدهدرد نشونه وجود آسیبه تا فرد برای رفع اون اقدامی بکنه وگرنه ممکنه باعث آسیب بیشتر بشهزیست شناسی یازدهممثال قابل لمسی ام زده بود که قابل گفتن نیستنمیدونم شاید برا سال جدید مثالشو عوض کرده پس کودک درونم هنوز داره نفس میکشه
از بازدید کنندگان تقاضای دعا دارم
تصور کنید میتوانید بین الماس و بطری آب یکی را انتخاب کنید. کدام را انتخاب میکنید؟ به طور واضح الماس باارزشتر است و انتخاب آن معقولانهتر به نظر میرسد. اگر چه آب برای بقای انسان بیشتر از الماس مفید است، اما الماسها قیمت بیشتری در بازار دارند. ما در طول زندگی بسیار آب مصرف میکنیم، به دلیل همین موضوع ارزش آن پایین محسوب میشود. موضوع ساده است، آب فراوان است و الماس کم است و چیزهایی که کمیابترند ارزش بالاتری برای ما دارند.
اما حال تص
داستانها فقط تعدادی کلمه نیستند. آنها مخلوطی از صداها، حرکات انگشتان و مکثها هستند. باید در چشمهایشان نگاه کنی، تا بفهمی وقتی از خودکشی حرف میزنند، از چه میگویند. داستان توحید بخشیهایی داشت که با توجه به چهارچوبهای گروه و حساسیتهای حاکم بر کشور حذف میشد؛ توحید آتئیست بود - چه پارادوکس بامزهای است که آدم نامش توحید باشد و خودش بیخدا - و یکبار هم خواسته بود خودکشی کند...
ادامه مطلب
داستانها فقط تعدادی کلمه نیستند. آنها مخلوطی از صداها، حرکات انگشتان و مکثها هستند. باید در چشمهایشان نگاه کنی، تا بفهمی وقتی از خودکشی حرف میزنند، از چه میگویند. داستان توحید بخشیهایی داشت که با توجه به چهارچوبهای گروه و حساسیتهای حاکم بر کشور حذف میشد؛ توحید آتئیست بود - چه پارادوکس بامزهای است که آدم نامش توحید باشد و خودش بیخدا - و یکبار هم خواسته بود خودکشی کند...
ادامه مطلب
فراغتهای مختلفی در دنیا وجود دارد که هر شخص میتواند به انتخاب خود در برخی از آنها شرکت کند. یک اوقات فراغت یکسان میتواند برای یک فرد ارزش بالایی داشته باشد و برای نفر دیگری ارزش پایینی داشته باشد. ارزشی که هر فراغت دارد به متغیرهای زیادی وابسته است مثل زمان و مکان و عوامل فردی و محیطی و ...
ممکن است شما به انجام ورزش علاقمند باشید و ارزش بسیار بالایی برای انجام این فعالیت قائل باشید اما در صبح زود هیچ علاقهای به ورزش کردن نداشته باشید ام
فراغتهای مختلفی در دنیا وجود دارد که هر شخص میتواند به انتخاب خود در برخی از آنها شرکت کند. یک اوقات فراغت یکسان میتواند برای یک فرد ارزش بالایی داشته باشد و برای نفر دیگری ارزش پایینی داشته باشد. ارزشی که هر فراغت دارد به متغیرهای زیادی وابسته است مثل زمان و مکان و عوامل فردی و محیطی و ...
ممکن است شما به انجام ورزش علاقمند باشید و ارزش بسیار بالایی برای انجام این فعالیت قائل باشید اما در صبح زود هیچ علاقهای به ورزش کردن نداشته باشید ام
ظاهرا بدیهی به نظر می رسد که هرچه تعداد اتاق های منزل (خواب ها) بیشتر باشد، قیمت آن هم بالاتر است، ولی وقتی دنبال آمار می رویم می بینیم که قضیه متفاوت است و اگر نموداری داشته باشیم که محور عمودی آن متوسط قیمت خانه و افقی آن تعداد اتاق ها باشد، شیب آن منفی است!
علت چیست؟ چرا واقعیت این فرض بدیهی را تایید نمی کند؟ پاسخ ساده است، یک فاکتور مهم در قیمت را در نظر نگرفته ایم: محل! وقتی خانه هایی که در یک منطقه جغرافیایی قرار دارند را بررسی می کنیم قی
ذهن آدمیزاد اصولا قادر به هضم کردن پارادوکس ها نیست. یعنی نمیتونه به طور همزمان دوتا چیز متناقض رو قبول کنه، مگر اینکه اصلا متوجه این تضاد نشده باشه به هر دلیلی. برای همینه که آدم هایی که عادت به بت سازی دارند به طور ضمنی ویژگی دیگه ای هم در خودشون پرورش میدن. بت ساز ها به تحریف گرانِ واقعیتِ قهاری تبدیل میشن. چون اصولا هیچ کسی بری از خطا و اشتباه نیست. و وقتی بت شخصی خطا میکنه، قبول همزمان اون اشتباه و این تصور که اون بت عاری از خطاست ممکن نی
روزهام به مبهمترین شکل ممکن دارن میگذرن. اوضاع عجیبیه که حتی نمیتونم وصفش کنم. همه چی قروقاطیه و به دلایل نامعلومی دارم انتظار یه اتفاق نامعلوم رو میکشم. برعکس همیشه، زمان داره به شدت کند میگذره.
غم عمیقی رو احساس میکنم که نمیتونم تشخیص بدم عمقش چقدره و این باعث میشه اتفاقات روزمره و معمولی مثل دیدن یه قیافهی آشنا تو دانشکده هم شادیهای خیلی بزرگ به نظرم بیان. اینه که درگیرم با غمها و شادیهای شدید. یه جور پارادوکس. نمودار سی
تلویزیون یه کلیپ تبلیغاتی پخش کرد که روند ساخت ایران مال را با صحنههای دفاع مقدس و رزمندگان موازی مونتاژ کرده بود و میخواست القا کند که این پروژه ادامهی دفاع مقدس و آرمانهای انقلابه. پارادوکس جالبیه اون یکی رفت که فرهنگ غربی نیاد، این یکی از مصادیق بارز نفوذ فرهنگ مصرفگرا است.من توقع دارم که این کلیپ موهن و سوء استفادهگر دیگه پخش نشه، امیدوارم مسئولان تلویزیون خجالت بکشند و نظام هم به این جمعبندی برسه که تا صدا و سیما انقلاب را از ب
خواهرها یک دفعه چشم باز میکنند ، می بینند برادرکوچولوی نیم وجبی ریزه میزه شان ، دارد از روی سفره برای همسرش سیب زمینی های ترد تر را جدا میکند . راست است که میگویند برادر کوچولو ها زود بزرگ میشوند!
+ از پاییز و عاشقانه هایش حرفی بزنم یا به اندازه ی کافی از این پست ها خوانده اید ؟
++ از عوض شدن اسمم از paradox به پارادوکس برایتان بگویم یا نیازی نیست ؟
+++ یک سوال ، عوض کردن آدرس وبلاگ خیلی بد است ؟آخر میخواهم عوضش کنم .
++++ متن، تخیلی است .
زندگی نامه این بازیگر و ماجراهای عاشقانه ای که برای مرلین پیش اومده و شباهتش به بعضی از زندگی ها باعث شد که این مطلب پست بشه، و شاید تجربه ای باشه برای بقیه
پارادوکس بزرگ زندگی «مرلین مونرو» این بود که اگر مردی را دیوانه وار دوست داشت، او دوستش نمی داشت و اگر مردی مونرو را می پرستید، مرلین علاقه ای به او نداشت.
مونرو سه بار ازدواج کرد و هر سه بار نیز طلاق گرفت: «جیمز دوگرتی»، «جودی ماجیو» و «آرتور میلر». سه مردی که هر کدام زندگی متفاوتی د
سلام کاربران گرامی همانطور که میدانید این قالب رو خودم طراحی کردم البته از آقای محمد صالح و محمد فاضل گل محمدی هم راهنمایی میگرفتم این قالب استودیو پارادوکس بود ولی به دلایلی هک شد و روی قالب دیفیس بودمنم از قالب یدونه ریکاوری ازقبل داشتم البته بازی که میساختم رو هم از عصبانیت حذف کردمو گفتم اگه وبلاگم هک نمیشد منتشرش میکردم البته اون بازی هم یدونه باگ اساسی داشت که تو انجمن هم نتونستن حلش کنن البته قبلا نداشت من بازی رو یکم دستکاری کردم ک
به دست آوردن نتایج بهینه هنگام انجام تست نرم افزار بدون انحراف از هدف مد نظر، بسیار مهم است.
اما چطور مطمئن شویم که از راهبردی درست برای این منظور پیروی می کنیم؟ برای این منظور شما باید از قواعدی پایه ای کمک بگیرید. در اینجا هفت قاعده مشترک تست نرم افزار که به طور گسترده در صنعت نرم افزار استفاده می شود را بیان خواهیم کرد.
اصول تست نرم افزار (قسمت اول) : تست کامل ممکن نیستاصول تست نرم افزار (قسمت دوم) : خوشه بندی عیب هااصول تست نرم افزار (قسمت س
تمام مردم ده کوچک ما خانم و آقای لطفی را می شناختند، آن هم به خاطر پارادوکس رفتاری و تضاد شدیدی که میان این زن و شوهر مسن وجود داشت. خانم لطفی مدام در حال دعوا با پیرمرد بود، اما آقای لطفی هیچ گاه یک کلمه هم جواب او را نمی داد. با این حال آن که همیشه دمغ و ناراحت دیده می شد، پیرزن، بود! مردم می گفتند: جالبه... شوهر بیچاره اش یک کلمه هم جوابش رو نمی ده، اما باز هم همیشه دمغ و دلخوره! این وضع ادامه داشت تا اینکه ناگهان خانم لطفی تبدیل شد به سرزنده ترین
دیروز، اولین روز از چهل روز ِ جدید بود. چه کردم ؟ آخر وقت کمی از سرمایه ام را خرج خرید سهام یک شرکت کردم. امروز از همان اول وقت، افتادم توی ضرر. همه اش بازی ست. هر چه قدر هم که تحلیل کنی و نمودار بالا و پائین کنی، دست آخر کسی برنده است که رانت داشته باشد. که از آن بالا بالا ها سیگنال بگیرد. باید بنشینم قوانین جدید بازار پایه را بخوانم. گویا حد سود و زیان را تا 3 کاهش داده اند. دیروز مستند قارلی یوللار را دیدم. بعدش مستند قارلی داملار ... و آه ... از رن
عزیزم امروز روز توست امیدوارم ازلحظه لحظه زندگیت لذت ببری
وبه تمام خواسته های زندگیت برسی
و به زودی دماغتو عمل کنی
و در آینده نه چندان دور
پارک دوبل رو هم یاد بگیری
روز دختر مبارک
............................................................................
با تشکر استدیو پارادوکس
خیلی برام جالبه که اکثر مردم ایران میگن ما پارسی هستیم و هیچ ربطی به مناسبات اعراب نداریم. ولی روزهایی مثل ولنتاین و هالووین و... غربی میشوند و کلا پارسی بودن یادشان میرود.
سوالی که برای من ایجاد میشود، این که این همه پارادوکس از کجا نشعت میگیره.؟؟؟؟
به هر حال ما تو فرهنگ ایران باستان روزی داریم به نام "سپندارمذگان" که از ولنتاین غربی ها خیلی خیلی قدمتاش بیشتر است.
سپندارمذگان روز پنجم اسفند است. ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه آورده است که
حالت های ممکن برای شبانگاه خُنکِ کم ستاره ام چی میتونه باشه؟!
بشینی تو بالکن و فرتافرت سیگار دود کنی و تاثیر یه اپسیلونیت تو آلوده کردن هوا رو به رخ خودت بکشی و هرازگاهی یه قلوپ از چایی ات که داغی قلوپ اولش با سردی قلوپ آخرش پارادوکس جذابی میسازد رو هورت بکشی یا نه دفترچه یادداشت زواردررفته نارنجی رنگت که سررسید یکی از سالهای دهه هشتاد است رو باز کنی و عُقده تمام ننوشتن های چند وقته ات رو روی برگ های سفیدش خالی کنی و آروم قهوه شیرینت رو سر ب
فکر سختی روز های پیش رو رعشه به تنم میندازه و باعث میشه هی از خودم بپرسم که آیا تواناییش رو دارم یا نه؟ آیا حاضرم این همه دردو سختی رو به جون بخرم یا نه؟ اصلا آیا برای این کار ساخته شدم یا نه ؟! یا اصلا آیا راه رو دارم درست میرم یا دارم دور خودم میچرخم ؟آیا یقین دارم خوشحالی من تو اینه ؟!نمیدونم سالها بعد انتخابم رو احمقانه مینامم یا از خودم تشکر میکنم بابتش. اما دوست دارم همیشه یادم باشه این انتخاب بهترین انتخاب این زمان زندگیم بودو این هدف تنه
استفاده از بتن اکسپوز یا بتن نما در طراحی داخلی (interior design ) و نمای خارجی ساختمان به صورت ترکیب با انواع متریالهای مختلف میتواند صورت پذیرد. چوب، آجر، فلز و شیشه در کنار بتن انتخاب ویژهای میتواند باشد.
خنثی بودن رنگ بتن در کنار گرمای چوب تناسب ویژه را بوجود میآورد. آجر به عنوان یک متریال سنتی در معماری ایرانی شناخته شده است و استفاده از آن در کنار نمای مدرن بتن در نماهای داخلی و خارجی بسیار متداول است. شیشه در کنار بتن نیز یک پارادوکس م
عزیزم توی همین چندماه اندکی که 19 سالم بود، این دومین باره که عمیقا نمیدونم چی میتونم بگم و از کجا باید شروع کنم. مثل اول صبحایی که سرماخوردی و از خواب که بیدار میشی صدات درنمیاد با اینکه داری حرف میزنی!
بار اول بعد از شلوغیهای آبان بود. وقتی نت باز شد صدام توی اینستا درنمیومد تا چندین هفته. دوست داشتم عکسی بذارم که وای چه قدر دنیا قشنگه. اما واقعا که نبود. بعد از هزاران هفته هم اونقدرها نیست هنوز! (با اینکه همیشه در هر شرایطی پرترین نیم
عزیزم توی همین چندماه اندکی که 19 سالم بود، این دومین باره که عمیقا نمیدونم چی میتونم بگم و از کجا باید شروع کنم. مثل اول صبحایی که سرماخوردی و از خواب که بیدار میشی صدات درنمیاد با اینکه داری حرف میزنی!
بار اول بعد از شلوغیهای آبان بود. وقتی نت باز شد صدام توی اینستا درنمیومد تا چندین هفته. دوست داشتم عکسی بذارم که وای چه قدر دنیا قشنگه. اما واقعا که نبود. بعد از هزاران هفته هم اونقدرها نیست هنوز! (با اینکه همیشه در هر شرایطی پرترین نیم
صبحی که با برف و صدای گنجشک ها آغاز شد و زمزمه "ما که دیگه دادیم رفت تورو"...
خواب دلپذیر شب و کابوس کاملا واقعیه الان.
و زندگی مجموعه ای از پارادوکس هاست.
تقریبا دیگه به یقین رسیدم و تلخ و دردناکه، اما میتونم با تلخیش کنار بیام.
قلبم مچاله شده. اما...اما...آرومم. و همه چیز رو مثل همیشه به زمان می سپرم. رها میکنم. اما اما اما چطور میتونم این حس رو انکار کنم؟
این درد یک روز بالاخره تسکین پیدا میکنه. شایدم هیچوقت. باهاش نمیجنگم. در آغوش میگیرمش و میذار
گفت و گوی دعبل نیوز با حجتالاسلام سیدمحمدکاظم شمس:تعداد زیاد، آثار درخشان کمکتابسال عاشورا کار موثری برای تشویق مولفین استتشویق ابزارهای گوناگونی دارد که یکی از آنها ابزار حمایتی است و جشنوارههایی که برگزار میشود از جمله در جایزه کتاب سال عاشورامعرفی آثار از سوی رسانه ها نیز بسیار مهم است و در زمینه اطلاعرسانی بسیار ضعیف است. در حالی که باید تازههای نشر معرفی شوندیکی از کارهایی که باید انجام شود به جای اینکه عنوان کنیم جوایز در
نوجوان بودم. خیلی شر و شور و پر هیجان. آن روزها برهه ی حساسی از زندگی من محسوب میشدند. کنکور داشتم.
از این کتابخانه به آن کتابخانه نقل مکان میکردم. هرکجا که میرفتم کنکوری های بی پناه را بیرون میانداختند. بالاخره در کتابخانه ای مستقر شده بودم. یکی از معروف ترین هایش که فضای بیرونش به طرز مسخ کننده ای زیبا بود. یکی از بناهای تاریخی دیوار به دیوار آن کتابخانه بود و به زیبایی آنجا میافزود.
بهار شده بود. زیبا ترین فصل سال که همیشه عذاب حساس
به اعتقاد یک کارشناس صنعت خودرو، همیشه قیمت خودرو در بازار تحت تاثیر قیمت ارز مسیر خود را طی میکند. در مسیر قیمتهای خودرو پارادوکس کاهش قدرت خرید مردم و سابقه افزایش قیمت خودرو، با توجه به شواهد درآمدهای ارزی وجود دارد.
بهرام شهریاری در گفتوگو با ایسنا، درباره نوسانات اخیر قیمتها در بازار خوردو و آینده آن در شرایطی که در روزهای پایانی سال هستیم و طبق روال هر ساله در این روزها، شاهد تقاضا و به دنبال آن رشد قیمت خودرو بودیم، اظهار کرد:
خلاصه کتاب فرمول برنامه ریزینوشته دیمون زاهاریادسبخش سومخلاصه نویسی: سید حسن کاظمینی
در بخش پیشین به دو مورد از ۸ دلیل شکست برنامه ریزی ها پرداختیم در این قسمت نیز به چند دلیل دیگر خواهیم پرداخت.
سوم: برنامه های شما خیلی طولانی هستند
اینجا درباره ی فهرست کارهای برنامهریزی شده روزانه ای صحبت میکنیم که به نظر هیچگاه تمامی ندارند.
چنین برنامه هایی به چند دلیل فاقد بازدهی مناسب هستند:
گیج کننده هستند چرا که گزینه های زیادی را در برابر شما
خلاصه کتاب فرمول برنامه ریزینوشته دیمون زاهاریادسبخش سومخلاصه نویسی: سید حسن کاظمینی
در بخش پیشین به دو مورد از ۸ دلیل شکست برنامه ریزی ها پرداختیم در این قسمت نیز به چند دلیل دیگر خواهیم پرداخت.
سوم: برنامه های شما خیلی طولانی هستند
اینجا درباره ی فهرست کارهای برنامهریزی شده روزانه ای صحبت میکنیم که به نظر هیچگاه تمامی ندارند.
چنین برنامه هایی به چند دلیل فاقد بازدهی مناسب هستند:
گیج کننده هستند چرا که گزینه های زیادی را در برابر شما
یک صفحه پشتوروی کلاسور فرضیههای جغرافیایی بنویس و نتیجه؟ شونزده. آره، شونزده. از دستش عصبانی شدم. خودش مگه نگفت؟ ده بار گفت که نمیخوام کتابو حفظ کنید، سوالام مفهومیه. سوالاتو مفهومی جواب دادم، کدومش از حرفای خودت یا از متن کتاب بود؟ هیچکدوم! همه رو از خودم نوشتم و نتیجه شد شونزده. دیگه یادم میمونه که به حرفاشون اعتمادی نیست. ازت خوشم میاومد خانوم عب، خیلی به نظرم خفن بودی. از خفنیتت کاسته شد برام. معلم نباید دروغ بگه.
اگه اون روز به
میدونی ستوده ته تهش همه میرن یا خودشون با جفت پاهای خودشون میرن یا دست تقدیر اونارو ازت جدا میکنه یا همین فردا صبح چمدوناشونو ور میدارن و با یه بلیط به مقصد ناکجا اباد برای همیشه از زندگیت محو میشن یا نه ده ها سال دیگه میبینی هنوز وقت رفتنشون نرسیده بعضیا میرن دوراشونو میزنن دوباره برمیگردن بعضیا میگن بریم یه دور بزنیم باز میایم و دیگه هیچ وقت برنمیگردن ؛ ادما همینن
گاهی وقتها میگن برای همیشه کنارتیم و یه هفته بعدش ( نه یه روز کمتر نه یه رو
گفت و گوی دعبل نیوز با حجتالاسلام سیدمحمدکاظم شمس:
تعداد زیاد، آثار درخشان کمکتابسال عاشورا کار موثری برای تشویق مولفین است
تشویق ابزارهای گوناگونی دارد که یکی از آنها ابزار حمایتی است و جشنوارههایی که برگزار میشود از جمله در جایزه کتاب سال عاشورا
معرفی آثار از سوی رسانه ها نیز بسیار مهم است و در زمینه اطلاعرسانی بسیار ضعیف است. در حالی که باید تازههای نشر معرفی شوند
یکی از کارهایی که باید انجام شود به جای اینکه عنوان کنیم جوایز
یک.
بمب؛ برای من بیش از آنکه یک نگاهِ عاشقانه باشد یک نگاهِ منتقدانه بود.
از نقدِ تند و تیزِ آمیخته به طنزش نسبت به برادرانِ بسیجی و حزب اللهی موجود در فیلم و شعارهای اغراق شده ی"مرگ بر آمریکا" و " مرگ بر صدام یزید کافر" بگیرید تا نقد و نگاهی که به قضیه طلاق عاطفی و بدگمانی به همسر داشت. [ نقد کنید ما را! انقلاب و دفاع مقدس و بسیج و همه چیز را نقد کنید. خوب و تمیز اما نقد کنید! نه با احمقانه های مبتذلِ به ظاهر طنز و توهین آمیز. ما از نقد هایی شبیه به
سئوال3: با
توجه به این تبیینی که حضرتعالی فرمودید، از واژه "مردمسالاری دینی" اینگونه برمی آید که در حقیقت شما دارید به مردم
در حکومت نقش می دهید، یا به عبارتی دیگر، در مردمسالاری دینی زمینه و امکان برای
مشارکت مردم در حکومت؛ برای تعیین خط مشی ها و حتی تغییرخط مشی ها فراهم می شود و
مردم در این حکومت و اعمال قدرت دخالت دارند، اگر این هست تفاوتش با آن دموکراسی
غربی چیست؟ حدود و ثغور و یا مرز این "مردمسالاری دینی" که می فرمایید برخاسته از مت
قول این یک پست را چند هفته پیش به خودم داده بودم. اما فرصتش پیش نمیآمد.فکر میکنم دو سال پیش شب یلدا بود که این فیلم را برایم گذاشت. من هم از قضا از آن دسته آدمها هستم که معتقدم «به جای آنکه چندین فیلم ببینید، یک فیلم را چندین بار ببینید!» و این فیلم هم رفت جز آن دسته از فیلمهای چندین بار دیدنی. گرچه از آن فیلمها نبود که همه دوستش داشته باشند. اما من همهی جزییاتش را هم میپسندیدم!
+ «خاله جان، این هر کی هست آدمو میترسونه. اون روز تلفن ک
قول این یک پست را چند هفته پیش به خودم داده بودم. اما فرصتش پیش نمیآمد.فکر میکنم دو سال پیش حوالی شب یلدا بود که برادرم این فیلم را برایم گذاشت. من هم از قضا از آن دسته آدمها هستم که معتقدم «به جای آنکه چندین فیلم ببینید، یک فیلم را چندین بار ببینید!» و این فیلم هم رفت جز آن دسته از فیلمهای چندین بار دیدنی. گرچه از آن فیلمها نبود که همه دوستش داشته باشند. اما من همهی جزییاتش را هم میپسندیدم!
+ «خاله جان، این هر کی هست آدمو میترسونه.
راستش وقتی به زندگیم نگاه میکنم انواع و اقسام اشتباهات را تجربه کرده ام.
نماند شارع غلطی که نرفته باشم ، نماند فعلی که مرتکب نشده باشم اما هیچ پشیمان نیستم.
سال هایی که جوان تر بودم به عصیان گذاشت و از این عصیان جز معده دردی عصبی برایم باقی نماند .
زمانی می خواستم درس تقوا به مردم بدهم فهمیدم متقی بودن راحت نیست.
خواستم عارف شوم فهمیدم عرفان هم فقط از دور زیباست و ساده نیست.
خواستم دولتمرد شوم دیدم سیاست جای من نیست!
زندگی همه جاش یک پارادوک
کامبیز حسینی گفت آرزو داشته یه کارگردان تئاتر باشه که وقتی از صحن تئاتر شهر رد میشه همه ی جوونای سیگار به دست و تازهکار با حسرت بگن عهههه کامبیز حسینی آرزومه یه روز باهاش کار کنم :((( و اونم رد شه بره!
دوس داشته یه کارگردان تئاتر معروف و خلاق تو ایران باشه که آوازه ی کارهاش بین المللیه! تنها فرق آرزوی منو کامبیز اینه که من میخوام بازیگر خلاق و معروفی بشم!
منم مثل کامبیز آرزومه تو ایران کار کنم! آرزومه که تو ایران بمونم و از بودن تو مملکت خودم
سلام
عکس زیر رو ببینید، پارادوکس جالبیه. اگه بخوایم بگیم یکیشون منظمه و یکی بینظم، به نظرتون کدوم به کدومه؟ :)
قبلا اسم تئوری آشوب (Chaos) رو شنیده بودم (حقیقتش اولین بار تو فیلمی به همین اسم!) ولی خیلی دنبالش نرفته بودم. این عکسه باعث شد دیروز یه کم برم دربارهش بخونم. و خب موضوع خیلی گستردهتر از این حرفاس. احتمالا عبارت «اثر پروانهای» به گوشتون خورده، که میگه بال زدن یه پروانه، میتونه باعث ایجاد طوفان تو یه جای دیگه از زمین بشه. اینم
منتظر ماندن برایم حکم شکنجه را دارد. فرقی ندارد که منتظر باشم تا فروشنده یخ در بهشتم را بدهد، بستهی سفارشیام به دستم برسد _و حتی بستهی سفارشی مشتریام به دستش برسد_ مخاطب جواب تلفن را بدهد و یا منتظر باشم که پیامم تیک بخورد و بدانم که مخاطب آن را دیده. بارها پیش آمده که از انتظار زیاد زندگیام مختل شده؛ اضطرابم زیاد میشود و فشار روانی به گونهای میشود که ناخودآگاه از خواب بیدار میشوم چون منتظرم! منتظر اتفاقی هستم که نمیدانم چه
چالش صورتی
1: مهربون ترین ؟ آلاء ،صورتی، بهار، آرام ماجده
خیلی خیلی مهربونم بگم ؟ صخره :)
2:خوش اخلاق ترین:سولین،فائزه و روشنا و آنه , سمانه
3: باحال ترین : اقلیما، بهار
4:خنگ ترین : چی بگم اخه؟!
خنگ دوست داشتنی بگم ؟ مشترک :)
5:شوخ ترین : من با بهار و مبهم یه مدت خیلی حال میکردم کلی میخندیدیم :) ( مهسا هم هست که میخندونه مارو)
6: حرفاش قشنگه : سولینِ اقلیماِ آلاءِ
میتونم بگم کی خیلی کمکم کرد اشتباه نکنم ؟ آلاء
7: خوش خنده خوش برخورد : بازهم اقلیما :)
سلام "ری را"ی عزیز.
الان که این نامه را برایت مینویسم در آغوش امن خدا هستی.
راستش را بخواهی خواستم با تو،صحبت کنم.در این همهمه ی افکار کسی نیست به حرفایم گوش دهد و از آنجایی که تو افکاری برای همهمه نداری حرف هایم را با دقت بیشتری گوش میدهی.
راستش را بخواهی اینجا هوا خوب نیست.آتش بود که به پا شد در این چند مدت،حسابی
هوا پر از دود شده.هیچ چیز را نمیشود درست دید.
خفقان دارد،نمیشود نفس کشید.بغض های زیادی فرو خورده میشود که برای قلب ضرر دارد.
قلب های ز
اردیبهشت بود زمزمه روی لب بهارو چه قدر اردیبهشت بود، بهارامیدبرومندیدوباره فصل گل دادن زیتون های تلخ شد. کاش میشد عطر شیرینشون رو از طریق فضای مجازی انتقال داد و این پارادوکس شاعرانه تلخ و شیرین رو همیشه نگه داشت. ولی حالا که نمیشه، پیشنهاد میکنم الان که ایام گل دادن این درخت هاست و خدا رو شکر در همه جای سطح شهر زیاد هستن، حتما چند دقیقه ای زیر سایه یکیشون بایستید و ذهنتونو از همه دغدغه های همیشگی و ناتموم شخصی و اجتماعی خالی و مشامتونو از ع
تقریبا جلد یک بود که متوجه شدم کتاب پر از پارادوکس شده ! تازه هرچی به اخرش میرسیدم احساس میکردم با شعور من مخاطب بازی شده ! جلدای دوم و سوم اوضاع بهبود پیدا میکنه پس باز هم صبور باش !
تو چند جلد کتابایی که از نادر خوندم متوجه شدم نادر شیوه ی مباحثه رو بیشتر به کار برده البته اگر بشه این اسم روش گذاشت ! با نویسنده در این مباحثه همراه میشی و خودت جای قهرمانان کتاب میزاری ، جملاتی رو از طرفشون مزه مزه میکنی میسنجی و به نشانه ی تایید سر تکان میدهی و ی
از خواب بیدار شدم، خیلی آرام، بدون آنکه چشمم را حتی باز کنم. به سرعت خوابم را مرور کردم :
"...بازگشته بودم، در گرگ و میش در شهر قدم زدم، در خلوتترین لحظات شهر. در طبقه دوم آن کافه بسیار کوچک، یک سفارش گرانقیمت دادم... در خوابگاه بودم، به قصد خارج شدن برای خریدن یک خودکار آماده شده بودم، وارد آسانسور شدم، با دو نفر مواجه شدم، روحانی خوابگاه، آقای کاف و پسرک سالپایینی، در حال همراهی آقای کاف. آقای کاف گریه میکرد، پرسیدم اتفاقی افتاده؟ گفت "
چند روزیست که مرشد و مارگاریتای میخائیل بولگاکف را به اتمام رساندهام؛ رمانی که در ابتدا تیراژ بالا، تعریف و تمجیدها و شهرتش باعث جذابیت آن، و مقدمه و نقدهای مختلف کتاب که تکیه بر عبارت "رمان فلسفی و اجتماعی" دارد کنجکاویام را برانگیخت اما در ادامه نثر و داستان قوی ، توصیفات بهجا، پیوستگی داستانها و از همه مهمتر تعلیقهایی که مخاطب را تا فصول انتهایی کتاب مشتاق و کنجکاو نگه میدارد عوامل کشش آن بود.
کتاب با روایت قرار بزدومنی شا
سلام "ری را"ی عزیز.
الان که این نامه را برایت مینویسم در آغوش امن خدا هستی.
راستش را بخواهی خواستم با تو،صحبت کنم.در این همهمه ی افکار کسی نیست به حرفایم گوش دهد و از آنجایی که تو افکاری برای همهمه نداری حرف هایم را با دقت بیشتری گوش میدهی.
راستش را بخواهی اینجا هوا خوب نیست.آتش بود که به پا شد در این چند مدت،حسابی
هوا پر از دود شده.هیچ چیز را نمیشود درست دید.
خفقان دارد،نمیشود نفس کشید.بغض های زیادی فرو خورده میشود که برای قلب ضرر دارد.
قلب های ز
این متن را در حالی می خوانید که نویسنده متن برای راه رفتنِ هنگام نگارش، نمازخانه خواهران دانشگاه را انتخاب کرده است، از نکات جالب میشود به این اشاره کرد که آنها هم به سمتی نماز میخوانند که ما می خوانیم، یا از جاکفشی ای استفاده می کنند که ما مشابه اش را، از سمت برادران فقط چند باند(صوت) کمتر دارد که احتمالاً نیازی به آن ندارند، برای خود من بجز وقت شور و هرولهِ هیئت دیگر کاربردی نداشته! یکسری آپشن نیز دارند! مثلاً چراغ کل نمازخانه از اینجا خ
رفت. آخرین باری که دیدمش نشسته بود روی پله ها و بند کفش هایش را میبست. بعد بلند شد و دوان دوان رفت. خسته بودم اما خوابم نمیبرد، زیر لب میخواندم "در رفتنِ جان از بدن، گویند هر نوعی سخن" . بعد با خودم فکر میکردم که چه کسی بهتر از سعدی می توانست احساس رفتنش را تبدیل کند به کلمه؟ فکر میکردم کاش میشد ازرفتنش فیلم بگیرم و وقتی میخواهم برای بچه معنا کنم که " من خود به چشم خویشتن، دیدم که جانم میرود" دقیقا به چه معناست خودشان با چشم خودشان ببینند که جان آ
امروز یک مرداد است :) تاریخی که در قلب من جای دارد نمیدانم برای اینکه یک روز خاص شود دقیقا چه اتفاقی باید بیفتد ....باید عاشق شد یا ....نمیدانم!
اما میدانم خاصی این روز برای من در زیباترین پارادوکس دنیا نهفته است!امروز من با یک گریه سرشار از زندگی خاص میشود:)❤همان روزی که زندگی را به بهانه ی گریه ای اغاز کردی :)گاهی وقتا خود را سرزنش میکنی و میگویی کاش پسر میشدم!اما نمیدانی که با دختر شدنت چه دنیایی را برای من بنا کردی:)
شاعر نیستم که زیبا ترین شعر
عباس نورزائی
سال ۱۳۶۴ فرماندار وقت زابل، برای من حکمی صادر کرد و مرا «مسئول ستاد
سیل زابل» خواند. محل استقرار ما در ساختمان قدیمی فرمانداری که قبلاً بخشی از
کنسولگری روسیه بود، قرار داشت. روبرو، سمت راستِ درب ورودیِ اتاقی که بدین منظور
اختصاص یافته بود، تابلویی زده بودند که روی آن نوشته شده بود: «ستاد سیل»
یک روز این تابلو به زمین افتاده بود و یکی از دوستان، آن را به دفترم
آورد و گفت این تابلوی دفتر ستاد سیل است و من دیدم رویش نوشته «ستاد بحر
به خون دماغ ها و سردردهای همیشگی ام عادت کرده ام:)
D میگوید عادت کردن به عادت کردن بدترین عادت است:/واقعیتش از کسی که ان کتاب های فلسفیی که از الپرازولام برای خوابیدن قویترند را درحالی که اب از لب و لوچه اش اویزان است خوانده باشد انتظار جمله بندی دیگری ندارم؛)))
همان طور راکد و بی مصرف باقی مانده ام:)))یک عدد نخاله ی اجتماعی؛))حالم از خودم بهم میخورد
میخواهم دوباره با خیلی ها از جمله کسانیی مثل
MH , N , یهNدیگه:) , Tو...گپ بزنم:) ،درس بخوانم،کتاب بخوانم
یکی از کتاب هایی بود که آن را با اشتیاق زیاد
خواندم و یک سری از مسائلی که در کتاب های پیشین به صورت پیچیده بیان شده بود مثل
پارادوکس راسل یا اندیشه متاخر ویتگنشتاین به زبان ساده بیان شد.
کتاب با تصاویر مصور یا به عبارتی کمیک همراه
شده و در هر قسمت شرح داستان نوشته شده است. فقط بعضی موقع ها سیر داستان را گم می
کردم که البته خود این مسئله باعث می شد یک یادآوری برای یافتن خط اصلی بشود. در
اصلْ داستان، داستانِ زندگی راسل هست که به زیبایی بیان می شود
تا حالا شده مطلبی رو که بارها شنیدید و خوندید و به قول معروف کلیشه ای شده چنان با شیوه ای نوین و جدید نمایش داده بشه که شیفته اون بشید و براتون کاملا تازگی داشته باشه انگار که تازه اولین باره این مطلب رو دیدید. به این روش میگن آشنایی زدایی.
این شیوه در ادبیات با استفاده از فنون مختلف مثل پارادوکس یا متناقض نما، گروتسک، عوض کردن زاویه دید، ایجاد پرش های مکانی و زمانی در روایت داستان و استفاده از سمبل ها و نمادهای گوناگون انجام میشه. هر چقدر این
در فسلفه بدن، به خصوص آثار مرلوپونتی، چهره یکی از جدی ترین بحث هاست. اینکه چهره ی دیگری به عنوان یک هستی بشری چگونه فرد را به سخن وا می دارد و این دیگری تا کجا هستی گوینده را تعیین می کند. تا جایی که به یاد دارم نوشتن برای من فقط منزلگاه خیال بوده نه گفتن.اگر تخیلاتم را به زبان می آوردم احمق فرض می شدم اما اگر می نوشتم شان دقیق و تیز بین محسوب می شدم. چه کسی دوست ندارد جای تخقیر،تحسین شود؟ نوشتن به مثابه ی گفتن اما همیشه برایم کار دشواری بود
مقاله «شبه فلسفه» از اینجانب که در زمان دانشجویی در سال 92 در نشریه فلسفه نو منتشر شد. این مقاله به اشتباه به نام ژان لاکوست در فضای مجازی منتشر شده است که در واقع کتاب فلسفه قرن بیستم ژان لاکوست یکی از منابع مقاله بوده است.
شبه فلسفه
بنفشه افتخاری، دانشجوی دکتری تاریخ و فلسفه علم، دانشگاه لیون 3
در فرهنگ سنتی ما و در سنت ادبیات ما همواره نوعی نگاه خرده گیرانه بر فلسفه چیره بوده است. ابزار فلسفی، پای چوبین استدلال و کور در جهان حقیقت و معنا مع
مصطفی ملکیان مینویسد:
«عمیقترین نوع بیثباتی
چیزی است که در بیان عیسی در انجیل آمده و آن این است که تو همه چیزهایی را که میخواهی
به دست بیاروی برای این میخواهی که از طریقش به آرامش برسی، ولی تا سعی میکنی
نگهشان داری، آرامشت را از دست میدهی. این دیگر بدترین وضعی است که ممکن است پیش
بیاید. در حقیقت، دلیل اینکه من و شما ثروت و شهرت میخواهیم این است که فکر میکنیم
از طریق آن به آرامش میرسیم، اما پارادوکس داستان اینجا است که اگر بخو
از آخرین باری که دیده بودمش سه ماهی میگذشت و تنها تی شرت لیمویی فری سایزش جاشو به یه هودی مشکی داده بود که روش به ایتالیایی نوشته بود در تاریکی روز ،خودش برام ترجمه کرده بود ،بهش تیکه انداختم که از کی تا حالا اهل پارادوکس و زبان ایتالیایی شده ،چند ثانیه نشد که از تغییر چهرش متوجه شدم قراره بره ،گفت که بلیطش برای دو هفته دیگس ؛راستشو بخواید خیلی دلخور شدم حداقلش انتظار داشتم زودتر از اینها خبردار بشم ،بی حرف اضافه من با بغض و اون ساکت راه اف
۱- سهم جمعیتی: چین اکنون نزدیک به ۲۰ درصد جمعیت جهان را دارد. در واقع از هر ۵ نفر در دنیا، یک نفر چینی است. هرچند این سهم طی سالهای آتی کاهش خواهد یافت و سهم هند در جمعیت جهان غلبه خواهد کرد.
۲- سهم درآمدی: چین ۱۸ درصد از اقتصاد جهان را در اختیار دارد. این سهم به زودی به ۲۰ درصد خواهد رسید. سهم هند نیز از ۷ درصد فعلی به ۱۵ درصد خواهد رسید. در نتیجه در آینده، نزدیک به ۳۵ درصد تولید ناخالص دنیا در آسیا تولید خواهد شد و مرکز ثقل اقتصاد جهانی به سمت آ
خب....حالم* یه ذره بهتره، در حد چند خط نوشتن نیرو دارم:
ماجراهای این دو روز:
غمگین نیستم، فقط داغونم. ذهنم پر از پارادوکس شده، و اعصابم از چند نفر که خیلی دوستش من دارم خورده.
۱)قبل از تولد نگاشت: باران میخواد تولد بگیره، برای اولین بار با دوستاش. تا اینجاش منطقیه. ولی نمی دونم چرا بچه کلاس چهارم باید بیست تا مهمون، با سه چار تا بزرگتر دعوت کنه؟
و تازه مادر هم موافقت کنه؟
اصلا بحث حسادت نیست. من کلا تولد دوست ندارم با دوستام. مهمونی جمع و جورو ترجی
آمدم نقدی بنویسم برای اویی که مشتاق خواندش بود ولی دلم نیامد از این تنهایی پر هیاهو نگاهی نقادانه داشته باشم و از خوبی و بدی هایش داد سخن برآورم ولی از برای هانتایی خواهم نوشت که چند روزی مهمان ذهن و افکار و قلبم بوده است.
هانتای تنها با فریادهایی از سکوت ، با افکاری پریشان و کتابهای زیر دستش ، نگاه خالی از هیجانش و با کمری قوز کرده که چون درختی سر به زیر افکنده میماندش.
خانه اش را اینگونه متصورم، پر از کتاب ! حتی تا به انتهای سرویس بهداش
p.p1 {margin: 0.0px 0.0px 0.0px 0.0px; text-align: right; line-height: 25.0px; font: 14.0px 'XB Niloofar'; color: #000000; -webkit-text-stroke: #000000}
span.s1 {font-kerning: none}
پردهی دوم: گذشتن و رفتن پیوسته : معنی فاصله [مسافت بین دو چیز یا دو کس]
همین چند روز پیش بود که به همهی دوستان همدورهای گفتم که بیایند و جمع شوند و هر کدام تجربیاتشان از این «چهار» سال دانشگاه را بنویسند تا محض یادگاری جمع کنیم. اما واقعیت این بود که خود من فقط «سه» سال در این دانشگاه بودم. در واقع سال دوم را فاکتور گرفتم. به جای دانشگاه ص
این جمله را که سرتیتر این مطلب گذاشته ام چند جورمی شود خواند؟
1.جایی که می خواهی بنویسی یک زخم است، ننویس!
2. جایی که باید بنویسی یک زخم است. با نوشتن تو التیام می یباید.
3.وقتی زخمی می شوی باید بنویسی.
4. جایی که نوشته ایی، از نوشتن زخم شده است، نوشتن باعث زخم است.
...
چند جمله ی دیگر می شود در تعبیر و تفسیر همین یک جمله نوشت؟ این یک جمله ی کاملا اتفاقی و بی هدف بود که به ذهنم رسید. و جالب اینکه در لحظه ی نوشتن هیچ کدام از این معانی در ذهنم نبود و از طر
یکی از آسیب های فرهنگی که واجد آثار و نتایج بسیار منفی است، جدی نبودن ما است. اگر نگوییم در هیچ کاری اما می توانیم بگوییم در اکثر موارد جدی نیستیم. جدی نبودن، یعنی نداشتن طرحی برای زیستن و یعنی فقدان تصمیم و اراده برای زیستن. جدی نبودن نشانه هایی و نتایجی دارد. در این جا به شش نشانه ی ان اکتفا می شود تا نشان داده شود که که واقعا جدی نیستیم. :
برخی از نشانه های باری به هر جهت زیستن و جدی نبودن، عبارت است از:
1. یکی از نشانه های این که جدی نیستیم ه
عد از چند سال دوباره شروع به وبلاگ نویسی کردم.
می نویسم چون که می دونم نه من خواننده های این مطلب رو میشناسم نه اون ها من رو. پس دوست دارم بدون هیچ گونه قضاوتی حرف همدیگر رو بشنویم و به هم دیگر کمک کنیم , بدون اینکه کوچکترین چیزی از هم بدونیم.
توی این یک سال فکر کنم بیشتر از تعداد روزها من شروع دوباره داشتم. خسته شدم.خسته شدم از شروع هایی که حتی لیاقت شروع بودن رو نداشتن. یا شاید هم من لیاقت شروع دوباره رو نداشتم.
از هدف نامشخصی که آزارم می داد و هی
فرار عاشقانه
مادرم دختربچه ای سه ساله بود بنام حاجیه مار که خودش از آن روزها چیزی به یاد ندارد ، زیرا بلطف برادرش از هفت سالگی به رشت هجرت کرد و تا اکنون که سال 1398 است در رشت زندگی کرده و از سرگذشتش میتوان هزار کتاب اعجاب انگیز نوشت .
علی خوشگله نوجوان و پر انرژی ست او تنها پسر یک خانواده ی شلوغ در روستاهای دور افتاده ی شهرستان صومعه سرا ست، علی فرزند ارشد خانواده ست و چندین خواهر قد و نیم قد دارد فرزند دوم خانواده که دو سالی از ع
با وجود رشد لجامگسیخته قیمت مسکن در تهران طی دو سال اخیر هماکنون میتوان با نقدینگی ۴۰۰ تا ۵۰۰ میلیون تومان آپارتمان خریداری کرد و در مواردی با نرخهای کمتر از ۴۰۰ میلیون تومان نیز خانه یافت میشود.
به گزارش ایسنا، واحدهای ۵۰ تا ۷۰ متر مربع با سهم ۳۰ درصدی از معاملات مسکن شهر تهران بیشترین تقاضا را از نظر متراژ به خود اختصاص میدهد؛ گزارشهای میدانی حاکی از آن است که این نوع واحدها بیشتر در محدوده جنوب، غرب و شرق تهران وجود دارد. واحد
نمیدونم از کجا شروع کنم. روز وحشتناکی رو تا همین الان که ساعت 1 ظهر هستش سپری کردم. امروز به نوعی، جان نش رو در زندگی واقعی ملاقات کردم.... این پست خدمت قبلی (کلیک) یادتونه؟ که گفتم 90 درصد پسرهای خدمت قبلی زندگیشون به فنا میره؟
دوتا دوست داشتم دوران ارشد، هادی و سید محسن، که لیسانس دانشگاه نفت بودن، مثل من بعد از لیسانس رفتن آموزشی خدمت و جواب ارشدشون که اومده بود و مثل من مهندسی کنترل دانشگاه شریف قبول شده بودن، بعد ایست خدمتی از خدمت برگشته بو
بررسی یک آواز عامیانه
یار بیزه قوناق گلَجک (یار به میهمانی ما خواهد آمد)
در این نوشته میخواهم به بررسی یکی از آهنگهای فولکلور آذربایجان بپردازم یعنی
ماهنی (آهنگ) زیبای "یار بیزه قوناق گلجک"
شاید یکی از ده آهنگ معروف فولکلوریک آذربایجان را بتوان همین آهنگ دانست ، در این ترانه ی فولکلوریک قسمت اصلی که تکرار میشود اینگونه است:
یار بیزه قوناق گَلجَک
بیلمیره م نه واخت گَلجَک
سؤز وئریپ ساباح گَلجَک
ترجمه ی فارسی:
یار به میهمانی ما خواهد آمد
فرش سجاده ای سبحان
یکی از طرح های بروز شرکت سجاده فرش مناجات , فرش سجاده ای سبحان می باشد. در این پست قصد معرفی فرش سجاده ای سبحان و همچنین تاریخچه ای برای تولید انواع فرش سجاده مسجد را داریم . سجاده فرش مسجد یا فرش سجاده ای به عنوان یک نمونهی بارز از جنبههای مراسم عبادت در هنر میباشد؛ این فرشهای ویژه برای نماز که تلفیقی از هنر و عبادت است، فرش نماز ، فرش محرابی ، فرش سجاده و … نیز نامیده میشود.هنگامی که نمازگزاران در مساجد و نمازخانه
سلام
چهل و هفت دقیقه از شروع شنبه میگذره.و میخوام از هفته قبل حرف بزنم.هفتهی عجیبی بود و طولانی!!با کوتاه کردن موهام با شیش شروع شد.لیورپول قهرمان شد تا دنیا هم بالاخره یکم با ما لیورپولیا مهربون بشه و خب بقیه هفته هیچی نشد.
حرف حساب:بعضی وقتا آدم طغیان میکنه.اونم از درون.دلش میخواد بزنه همه چیزو بشکونه،با سر بره تو کمد،خودشو از پنجره بندازه پایین بعد تیر چراغ برقو گاز بزنه و... .ولی هیچکدوم از این کارا رو نمیکنه و میریزه تو خودش و بعد اروم می
فرش سجاده ای سبحان
یکی از طرح های بروز شرکت سجاده فرش مناجات , فرش سجاده ای سبحان می باشد. در این پست قصد معرفی فرش سجاده ای سبحان و همچنین تاریخچه ای برای تولید انواع فرش سجاده مسجد را داریم . سجاده فرش مسجد یا فرش سجاده ای به عنوان یک نمونهی بارز از جنبههای مراسم عبادت در هنر میباشد؛ این فرشهای ویژه برای نماز که تلفیقی از هنر و عبادت است، فرش نماز ، فرش محرابی ، فرش سجاده و … نیز نامیده میشود.هنگامی که نمازگزاران در مساجد و نمازخان
نیروهای درونی و نهانی یک کودک را آزاد کنید و گام گذاشتنش به جهان را تماشا کنید.( ماریا مونتسوری)
خب این ها لیست کتاب هایی هستن که من و برادری تو این تعطیلات خوندیم و خیلی کیف کردیم با خوندنشون. هر کدام ویژگی های خاص خودشونو دارن و همه عالی هستن برای هدیه دادن و خاطره سازی برای بچه ها.
۱. پسرک، پیرمرد و زن کولی (نویسنده: ناصر یوسفی)
حرف نداشت این کتاب. موضوعش: کنار آمدن با غم و پذیرش غم
متن فوق العاده زیبا و دلنشینی داره پیشنهاد شماره ۱ من این کتا
خب اول از سر و شکل عاغا برادر گوگولی همسفرم بگم
در ماشینو باز کردم دیدم یکی تنها نشسته و دیگر هیچ
پس با محاسبات من حالاحالاها را افتادنی نبود ماشینه
از همون تک سرنشین تنها پرسیدم حاجی راننده ش کو پ
گفت نمیدونه، کوله موله و کیف میفمو گذاشتم رو یکی از جفت صندلیای پشت و پریدم پایین دنبال راننده
اثری از آثارش نیافتم و دست از چیز درازتر برگشتم سوار شدم
بالاخره ش این شد که راننده هه خودش پیداش شد و گفت هآو اور نیم ساعت دیگه حرکت میکنه
نیم ساعتش شد
کپسول تاریخنویسنده؛روح اله احسانی مزینانی
روزگاری نه چندان دور درضلع شمال شرقی حیاط ما در مزینان مطبخ قرار داشت، درآن تنوری و تختی خشت چین و دو عدد دیگدان .سوخت آن زمانی این مطبخ چوب بود و هیزم.هیزم ازبوته های خار و چوب ازدرختان خشک تاق وگز.یادم هست که دیواره های مطبخ چنان ازتراکم دود سالیان دراز زندگی اجدادی، سیاه قیرگون بود که قطر نشست آن بردیوار های کاه گلی به دو سه سانتیمتر می رسید.درآن زمان که دوران کودکی ام را شامل می شود ،تحمل رنج ز
بسم الله الرحمن الرحیم ان الله بالغ امره
ادبیات فارسی
مطالعه ادبیات بصورت موضوعی و اکثرا در زمان های مرده و وقت های استراحت انجام شود.
۱ لغت : ۳ تست - ۱۲ درصد . مطالعه لغات ستاره دار انتهای کتاب درسی سال های دوم ٬ سوم ٬ پیش دانشگاهی و بعد از مطالعه و حفظ کردن تمامی معانی لغت ها ی مربوط به هر واژه ٬ شروع به حل تست های کنکور های سال های گذشته به صورت سال به سال از همگی رشته ها بصورت دسته های ۳ تایی از سوالات لغت ادبیات
یه بررسی کوتاه از چند فیلم که جدیدا دیدم. البته فیلم های جامانده ای که قبل تر قرار بود راجع بهشون بنویسم (وارونگی - مالاریا) و همین طور بدون تاریخ بدون امضا که دو ماه پیش دیدمش هم در این پست قرار گرفتند.
1. وارونگی - بهنام بهزادی
قصه درباره ی دختری است که تنها با مادر پیرش زندگی می کند. برادر و خواهرش ازدواج کرده و این دختر (سحر دولتشاهی) هنوز مجرد است و به نوعی از مادرش نگه داری هم می کند. فیلم از جای درستی آغاز می شود. آلودگی و وارونگی هوا، مادری ب
یه بررسی کوتاه از چند فیلم که جدیدا دیدم. البته فیلم های جامانده ای که قبل تر قرار بود راجع بهشون بنویسم (وارونگی - مالاریا) و همین طور بدون تاریخ بدون امضا که دو ماه پیش دیدمش هم در این پست قرار گرفتند.
1. وارونگی - بهنام بهزادی
قصه درباره ی دختری است که تنها با مادر پیرش زندگی می کند. برادر و خواهرش ازدواج کرده و این دختر (سحر دولتشاهی) هنوز مجرد است و به نوعی از مادرش نگه داری هم می کند. فیلم از جای درستی آغاز می شود. آلودگی و وارونگی هوا، مادری ب
امتحان انشا نوبت اول یازدهم تجربی
به قلم من
موضوع:ویژگی های ظاهری و رفتاری یک شخصیت را توصیف کنید.
از همان اول روز که دیدگانم به جمالش روشن شد جذابیت او چون شیرعسل به کامم نشست.به اثری هنری می مانست..نه ازان جهت که همگان او را زیبا می پناشتند.بالعکس یک اثرهنری مدرنیته بود و هرکسی قادر به درک جذابیت این قبیل اثار هنری نیست.اورا الیس می نامند و خودش نیز چون اسمش شکوفه گیلاسی در مرداب زمستان خاکستری این زمانه است.
متوسط قامت بود,انقدر که درم
نه اینکه این جنس حرفها برایم مهم باشد. نه، واقعا نه، ولی برایم جالب بود که در کتابی خواندم یکی گفته کسی در کتابی دیده یکی از صاحبنظران نقل کرده که گفتهاند بنا بر بعضی پژوهشهای معتبر برای فرهنگ پانصد تعریف برشمردهاند. و نیازی به گفتن نیست که با وجود این هنوز هم هیچکس نمیداند فرهنگ چیست؛ زیرا معلوم است که هر چه درباره یک موضوع بیشتر بحث و بررسی کنند و نظریه بدهند، نتیجهای ندارد جز اینکه آن مادرمرده مبهمتر شود و این امر نشان م
بسمه تعالی
واقعیت این است که برای اصلاح و تغییر ساختار و مسیر آموزش عالی کشور، که دانشگاهی کارآمد و اثربخش را در باور عموم و خصوص جامعه تداعی و تقویت می کند لازم است به "ایده دانشگاه" رجوع کنیم . ایده دانشگاه در واقع مفروضات اولیه و اساسی است که منجر به شکل گیری چارچوب فهم نظری ما از دانشگاه با توجه به نیازها و الزامات جامعه می گردد. اینکه چه چیزی می خواهیم و چه چیزی در ذهنمان تداعی می کنیم ؟ و انتظار داریم چه نیازهایی از جامعه را دانشگاه حل کند
بسیاری از طرفداران جنگ ستارگان ، Knights of the Old Republic را بزرگترین بازی Star Wars که تاکنون ساخته شده ، می دانند و این بیشتر به دلیل داستان آن است. گیم پلی متناسب با زمان خود است - با استفاده از مبارزات مبتنی بر دور ، یک درخت مهارت مرتب برای نیروهای Force و یک سیستم تراز وسط قرار دارد که گفتگو و گزینه های شخصیت را دنبال می کند تا مشخص کند که آیا به سمت نور یا قسمت تاریک Force حرکت می کنید یا خیر ، اما ما می خواهیم شرط بندی کنیم. این که مردم داستان عمیق را بیشتر ا
✅ برادر عزیزم "مهندس
هادی مسعودی" در ادامه نقدی که بنده بر "قسمتی از سخنانشان در دورۀ
ابوذر" نوشته بودم جوابیهای نوشتند؛
✅ برای روشنتر شدن
مباحث، ادامه این گفتگو را به دو قسمت تقسیم میکنم و در هر قسمت بخشهایی از
اختلاف نظر را باز میکنم.
✅ بهتر است ابتدا روشن شود اختلافنظر ما دقیقا کجاست؟
در قسمت اول بحث، ایشان به طور خلاصه میفرمایند:
هرگونه شخص محوری، عامل انسداد تفکر و عقلانیت است؛
غرض از شخص محوری هم شدت علاقه و
ارادت و یا ت
تاریخچه پول و بانک
نویسنده: امید نقشینه ارجمند - ۱۳٩٤/۱/٢٧
آنچه تاکنون نوشتهام بیشتر در مورد کلاهبرداری بزرگ آمریکا در مسلط کردن دلار بدون پشتوانه در جهان با زیر پا گذاشتن تعهدات بینالمللی خود، به خدمت گرفتن دولتها و حکومتهای دستنشانده و کودتا و جنگ بر ضد مخالفان سلطه دلار بوده است.
در این یادداشت به بحثی در مورد داستان رسیدن به پول امروزی و توصیفی متفاوت از نظام بانکی میپردازم.
آیا پول فعلی پشتوانه دارد؟
پول بدون پشتوانه و
تاریخ بیهقی و تأثیر آن بر ادبیات امروز
تاریخ بیهقی و تأثیر آن بر ادبیات امروز
ترجیح نظم یا شعر بر نثر فصیح ادبی و فرهنگی ایران ابداً عجیب نیست زیرا هم آثار حماسی و هم آثار حکمی هر دو، به نثر موجودند و هم به نظم اما توفیق آثار منظوم بسیار بیشتر از آثار منثور است.به نظم کشیدن آثار منثور نیز خود دلیل محکمی است بر این رجحان ذاتی. طبیعی است با چنین دیدگاهی نثر ارزشمندتر، نثر شاعرانهتر است. مطالعه سیر حرکت نثر از مرسل به فنی، آن هم در نهایت تکلف
معرفی رتبه های برتر حرف آخر !!! افشای رازهای موفقیت در کنکور ۹9
اعتبار هر موسسه با توجه به نتیجه های آن معلوم میشود. در این مقاله رتبه های برتر حرف آخر در کنکور ۹۹ که حدود ۴۰ رتبه ی دو رقمی و صدها رتبه ی سه رقمی بوده را خدمت شما معرفی میکنیم تا از تجربیات آن ها در رسیدن به هدفشان ومنابعی که استفاده کرده اند مطلع شوید.
در تجربه ی چند سال مشاوره و حتی دوران کنکور خودم به یک نتیجه ی مهم رسیدم. هر کاری که میخواهید انجام دهید حتما باید سخنی هایی را ت
معرفی رتبه های برتر حرف آخر !!! افشای رازهای موفقیت در کنکور ۹9
اعتبار هر موسسه با توجه به نتیجه های آن معلوم میشود. در این مقاله رتبه های برتر حرف آخر در کنکور ۹۹ که حدود ۴۰ رتبه ی دو رقمی و صدها رتبه ی سه رقمی بوده را خدمت شما معرفی میکنیم تا از تجربیات آن ها در رسیدن به هدفشان ومنابعی که استفاده کرده اند مطلع شوید.
در تجربه ی چند سال مشاوره و حتی دوران کنکور خودم به یک نتیجه ی مهم رسیدم. هر کاری که میخواهید انجام دهید حتما باید سخنی هایی را ت
انفجار
اطلاعات! نمی دانم چرا من از این تعبیر آنچنان که باید نمی ترسم و حتی چه بسا مثل
کسی که دیگر صبرش تمام شده است از فکر اینکه جهان به سرنوشت محتوم این عصر نزدیک
تر می شود خوشحال می شوم. نیچه خطاب به فیلسوفان میگوید: « خانه هایتان را در
دامنههای کوه آتشفشان بنا کنید.» و من همه کسانی را که در جست و جوی حقیقتند
مخاطب این سخن مییابم. «گریختن» مطلوب طبع کسانی است که فقط به عافیت می اندیشند
و اگر نه، مرگ یک بار، زاری هم یک بار.
دهکده
جهانی واق
این روزها اینستاگرام پر از عکسهای عروسی
هستند که جلوه و ظاهری شبیه به عکس های قدیمی دارند. در واقع این عکس ها
کاملا مدرن و با صحنهها و پس زمینهها و لباسهای کاملا مدرن و ماروزی
گرفته میشوند. اما رنگ و نور و ظاهر آنها به گونهای است که به نظر میرسد
قدیمی هستند. در واقع این قدیمی کردن عکس های مدرن، یک تناقض عجیب در روند
عکس های مدلینگ و عروسی است. از یک طرف این عکس ها جدید و از یک طرف شبیه به عکس های قدیمی هستند.
اینکه چرا همه دوست دارند
یادداشت جدیدم در خبرگزاری مهر را می توانید هم در سایت این خبرگزاری (اینجا) مطالعه نمائید و هم در ادامه از نظر شما می گذرد.
خبرگزاری مهر، گروه دین و اندیشه-سید مهدی دزفولی*: پیش از این در سلسله مقالاتی که به صورت جسته و گریخته درخبرگزاری مهر منتشر شد، به بررسی گزینشی ابواب مختلف در فلسفه علم از جمله فلسفه زیست شناسی، فلسفه زبان؛ فلسفه ذهن و همچنین بررسی مساله اختیار یا عدم اختیار پرداختیم.
مسائلی که تشکیل دهنده بخش های مهم و عمده ای از فلسفه ع
یادداشت جدیدم در خبرگزاری مهر را می توانید هم در سایت این خبرگزاری (اینجا) مطالعه نمائید و هم در ادامه از نظر شما می گذرد.
خبرگزاری مهر، گروه دین و اندیشه-سید مهدی دزفولی*: پیش از این در سلسله مقالاتی که به صورت جسته و گریخته درخبرگزاری مهر منتشر شد، به بررسی گزینشی ابواب مختلف در فلسفه علم از جمله فلسفه زیست شناسی، فلسفه زبان؛ فلسفه ذهن و همچنین بررسی مساله اختیار یا عدم اختیار پرداختیم.
مسائلی که تشکیل دهنده بخش های مهم و عمده ای از فلسفه ع
به نام خدا
شب تاریک بر می خیزد
اخرین سری از سوم
فیلم بتمن ساخته شده ی کریستوفر نولان.پایانی شایسته بر این مجموعه نسبتا قوی
.برخلاف دو نقد دیگر قصد ندارم زیاد زمینه چینی برای شروع نقد نکنم.زیرا در دو نقد
قبلی به طور کامل و مطلوبی ان اهدافی که من در سر داشتم ونقدم نسبت به شخصیت ها
گفته شده است.و دیگر نیازی نیست که در مورد حواشی انچنان صحبت کنم فقط مقدمه ای به
طور خلاصه از دو نقد قبلی می گویم
مقدمه
همان طور که در
نقدهای قبلی گفتم نولان و فیلم ه
به نام خدا
شب تاریک بر می خیزد
اخرین سری از سوم
فیلم بتمن ساخته شده ی کریستوفر نولان.پایانی شایسته بر این مجموعه نسبتا قوی
.برخلاف دو نقد دیگر قصد ندارم زیاد زمینه چینی برای شروع نقد نکنم.زیرا در دو نقد
قبلی به طور کامل و مطلوبی ان اهدافی که من در سر داشتم ونقدم نسبت به شخصیت ها
گفته شده است.و دیگر نیازی نیست که در مورد حواشی انچنان صحبت کنم فقط مقدمه ای به
طور خلاصه از دو نقد قبلی می گویم
مقدمه
همان طور که در
نقدهای قبلی گفتم نولان و فیلم ه
عالم نامرئی
با ظهور غیر مترقبه یک ویروس ناشناخته در ماه های پایانی 1398 خورشیدی، جامعه کشور همراه با جامعه جهانی دچار تب و تابی بزرگ در مقابله با این مهمان ناخوانده شد. در این راستا، سازمانهای پزشکی همگام با سایر بخش های اجرائی در جهت پیشگیری و کنترل بیماری تلاش مجدانه ای را آغاز و قرنطینه اماکن عمومی را توصیه کردند. به موازات این تلاش های خیرخواهانه، ناگهان اقداماتی در جهت مخالف مبارزه با بیماری توسط عده ای در "اماکن مقدسه" آغاز شد تو
چرخه درست کدام است؟
باید دانست که همه راه ها مستقیم نیست و همه راه های مستقیم نیز لزوماً راه درست نیست. چه بسا بسیاری از راه های زندگی بصورت چرخه (سیکلیک) است. اینها مانند فنر مارپیچ در دو نوع راست گرد و چپ گرد هستند. با هر چرخش یک گام به راست یا به چپ پیموده میشود. طبق تعریف، اولی را پیشرونده یا چرخه درست مینامیم. طبعاً دومی که در جهت مخالف میرود را پسرونده یا چرخه معیوب مینامیم. در حیات معنوی انسان این دو نوع حرکت متضاد را میتوان تح
رمان زیبای پارادوکس جنسی
بقلم شین براری . تقدیم به شما آیدا آغداشلو. گوتنبرگ. Jun 2020
اپیزود سیاوش یا سوگند
ﺳﺎ ﺑﺰﺭ ﻪ ﻮﻝ ﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ، ﺑﻪ ﻗﺪﺭ ﺗﺎﺭﺦ ﺭﻭ ﺩﻭﺷﺶ ﺳﻨ ﻣﺮﺩ، ،ﺎﻫﺎ ﻟﺮﺯﺍﻥ ﺮﻣﺮﺩ ﺁﻫﺴﺘﻪ ﺍﻣﺎ ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻋﺼﺎﺶ ﺸﺪﻩ ﻣ ﺷﺪ . ﺑﻪ ﺳﺨﺘ ﻧﻔﺲ ﻣ ﺸﺪ . ﺩﺍﻧﻪ ﻫﺎ ﺩﺭﺷﺖ ﻋﺮﻕ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺑﺪﻧﺶ میچکید قدمهای کوتاه و بلندش با ریتم تندتری میگرفت، گویی از مهلکهی دوزخ متواری میشد
هتل لوکس
هتل لوکس
مــــعرفی بهــــتریــــن هتل هــــای لوکس بــــا امــــکانــــاتی بـــی نظــــیر شــــامــــل رستــــوران بــــا غــــذاهــــای عـــــالی و بــــهتریــــن اراعــــه خـــــدمـــات از جــــمله اینـــــترنــــت پــــر سرعــــت بــــا مــــجوز رسمــــی از کــــشور تـــــرکــــیه ( اســــتانـــــبول )
در شــــهرهــــای تــــرکیــــه تــــقریبـــــا هیـــــچ محــــلهای بــــدون قهــــوهخــــانــــه نیــ
شهروز براری صیقلانی براساس داستانی حقیقی
∞(شوکت خانم و پسرش شهریار _قصهی قتل بوکسور خوشنام شهر)∞
-- شهریار تنها فرزند شوکت خانم ،خُـرَم پسری باهوش و سربه زیر است ، شهریار زادهی شب چهل گیس یلداست. از همان ابتدا ، مادرش شوکت میگفت که تقدیرش را در آسمانها نوشتهاند . اما در این شهر همواره طی گذر ایام و چرخش پرتکرار فصلها ، آسمان اسیر و دچار یک بُغض لجباز و طولانیست. شهریار در کودکی میدانست که اگر هوا خوب و صاف باشد
∞(شوکت خانم و پسرش شهریار _قصهی قتل بوکسور خوشنام شهر)∞
-- شهریار تنها فرزند شوکت خانم ،خُـرَم پسری باهوش و سربه زیر است ، شهریار زادهی شب چهل گیس یلداست. از همان ابتدا ، مادرش شوکت میگفت که تقدیرش را در آسمانها نوشتهاند . اما در این شهر همواره طی گذر ایام و چرخش پرتکرار فصلها ، آسمان اسیر و دچار یک بُغض لجباز و طولانیست. شهریار در کودکی میدانست که اگر هوا خوب و صاف باشد ، میتواند از کوچهی بنبستشان، در خط افق ، ر
کلیک نمایید وبلاگ دلنوشته شهروز براری صیقلانی دریچه
نذر اشتباه )
∞(شوکت خانم و پسرش شهریار _قصهی قتل بوکسور خوشنام شهر)∞
-- شهریار تنها فرزند شوکت خانم ،خُـرَم پسری باهوش و سربه زیر است ، شهریار زادهی شب چهل گیس یلداست. از همان ابتدا ، مادرش شوکت میگفت که تقدیرش را در آسمانها نوشتهاند . اما در این شهر همواره طی گذر ایام و چرخش پرتکرار فصلها ، آسمان اسیر و دچار یک بُغض لجباز و طولانی
درباره این سایت